برچسبها:
آموزنده ,
موضوعات مرتبط:
علمی-آموزشی ,
,
دلگیرم از تمام خودم ، از زمان ، زمین
از تو همیشه مثل خودم با دلم عجین
این روزهای بی غزل این روزهای تلخ
می خواستم کنار تو باشم فقط همین !
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری
برچسبها:
دلتنگی ,
محسن چاوشی
محسن چاوشی حسینی (زادهٔ ۸ مرداد ۱۳۵۸ در خرمشهر) ترانه سرا، آهنگساز ،تنظیم کننده و خواننده پاپ و راک اهل ایران است.
محسن چاوشی متولد خرمشهر است ، فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر.اصلیت پدر و مادر وی به *کوردستان* بر می گردد، اما با توجه به شرایط کاری پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن چاوشی در خرمشهر متولد شد.
از ۴ سالگی به همراه خانواده به مشهد مهاجرت و تا ۱۴ سالگی در این شهر زندگی کرد و سپس به تهران عزیمت نمود. محسن چاوشی پس از دریافت دیپلم حسابداری و اتمام دوره سربازی،فعالیت حرفهای خود را در زمینه موسیقی در سال ۱۳۸۲ با آلبوم نفرین آغاز کرد. از وی تا کنون بیش از ۱۰۰ ترانه شنیده شدهاست که شامل ۱۰ آلبوم و نیز چندین تک آهنگ است.او همچنین آهنگسازی و خوانندگی ترانههای فیلم سنتوری از ساختههای داریوش مهرجویی را نیز انجام دادهاست.
ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺎ،
درﻣﯿﺎﻥ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﻦ، ﻓﺎﻧﻮﺱ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺎ،
ﻣﯽ ﺭﻭﻡ ﺗﺎ ﮔﻢ ﺷﻮﻡ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ،
ﮐﺲ ﻧﻤﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﻣﺮﺍ، ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺎ
برچسبها:
دلتنگی ,
موضوعات مرتبط:
فرهنگی-ادبی ,
,
.
.
.
جنگلی سبزم ولی کم کم کویرم می کنی
من میانسالم؛ تو داری زود پیرم می کنی
نیمه جانم کرده ای در بازی جنگ و گریز
آخر از این نیمه جانم نیز سیرم می کنی
این مطیع محض دست از پا خطا کی کرده است؟
پس چرا بی هیچ جرمی دستگیرم می کنی؟
سالها سرحلقه ی بزم رفیقان بوده ام
رفته رفته داری اما گوشه گیرم می کنی!
تا به حال از من کسی شعر بدی نشنیده است
آخرش از این نظر هم بی نظیرم می کنی!
من همان سرباز از لشکر جدا افتاده ام
می کُشی یکباره آیا ‘ یا اسیرم می کنی؟
.
.
.
-اصغر عظیمی مهر.
برچسبها:
عاشقانه ,
خیره ام در چشمِ خیست حسرتم را درک کن
قبله ام باش عاشقانه ، نیتم را درک کن
ای که رویایت دلیلِ گُنگِ عصیانم شده ست
شعرهایم ،گریه هایم ، خلوتم را درک کن
عشق را بر شانه ی اسطوره ها باریده ام
ردِّ اشکِ نیمه شب بر صورتم را درک کن
تا ابد می خواهمت این حالتم را درک کن
روزهای بودنم باتو علامت خورده است !
توی تقویمم بمان وُ عادتم را درک کن
گرچه نقشِ منفی ام را خوب ایفا کرده ام
در غزل ها جنبه های مثبتم را درک کن
از قرارم با تو یک عمر است که آواره ام !
لا اقل دلشوره های ساعتم را درک کن!!